چه کسی در اوکراین علیه چه کسی می جنگد؟ - RT روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سابق
از جانب گلن این یکی، استاد دانشگاه جنوب شرقی نروژ و سردبیر روسیه در امور جهانی. او را در توییتر دنبال کنید @glenn_diesen.
درگیریهای شدید و تنشهای سیاسی در شرق اوکراین در هفتههای اخیر چرخیده است. اما گاهی اوقات حتی مشخص نیست که چه کسی طرف درگیری است و سردرگمی در ریشه جنگ اطلاعاتی فزاینده است.
با توجه به اینکه اوکراین یک کشور تقسیم شده در اروپای تقسیم شده است، عدم وضوح قابل درک است. آیا این درگیری بین کیف و دونباس، بین اوکراین و روسیه، بین اوکراین و ناتو، یا بین ناتو و روسیه است؟ توافقنامه مورد تایید سازمان ملل درباره حل و فصل مناقشه در مینسک تنها دو طرف داخلی درگیری را مشخص می کند - کیف و دو جمهوری خودخوانده جدایی طلب دونباس، دونتسک و لوهانسک. روسیه اصرار دارد که این توافق باید اجرا شود و جنگ را به عنوان یک درگیری داخلی طبقه بندی می کند، در حالی که ناتو همچنان درگیری را تنها به عنوان رقابت بین اوکراین و روسیه نشان می دهد و این پیمان را تضعیف می کند.
یک کشور تقسیم شده در یک قاره تقسیم شده
بیش از هزار سال است که روس ها و اوکراینی ها با یک تاریخ مشترک به هم مرتبط بوده اند و برای چندین قرن حتی بخشی از یک دولت بوده اند. تاریخ اخیر با روسیه باعث ایجاد دو هویت ملی ناسازگار و مسیر ملتسازی شده است. دیدگاه کثرت گرایانه اوکراین را دولتی قومی، دوزبانه و دو زبانه می داند، در حالی که دیدگاه مونیستی یک ناسیونالیسم یکپارچه را متصور است که در آن تنها یک گروه قومی، یک فرهنگ و یک زبان در هسته آن وجود دارد.
ادامه مطلب
به طور کلی، اکثر اوکراینیهای غربی تاریخ مشترک با روسیه را بهعنوان یک میراث امپراتوری میبینند که باید بر آن غلبه کرد، و بنابراین عمیقاً به اوکراینیهای شرقی مشکوک هستند. به طور مشابه، اکثر کشورهای شرق، روابط نزدیک با روسیه را برادرانه و بی اعتماد به غرب با رویکرد قومی-ناسیونالیستی قوی آنها به ملت سازی و تاریخ فاشیستی می دانند. پس از آن، تنها یک راه حل برای این تضادهای داخلی وجود داشت - ایجاد اوکراین به عنوان یک کشور مستقل، مستقل از روسیه، اما نه بر روی یک پلت فرم ضد روسی.
آینده اوکراین پیچیده تر است، زیرا در مرز اروپای تقسیم شده نیز قرار دارد. یک توافق قابل قبول دوجانبه پس از جنگ سرد هرگز حاصل نشد، زیرا غرب روسیه را از اروپای جدید کنار گذاشت. پس از آن، مفهوم مجموع صفر و اورول برای "ادغام اروپا" رایج شد، که در آن همه کشورهای اروپایی باید از روسیه به عنوان بزرگترین کشور اروپا جدا شوند و در عوض به دنبال رهبری در ناتو و اتحادیه اروپا باشند. به بیان ساده، غرب و ناسیونالیستهای قومیفرهنگی مونیست اوکراین در رویکرد حذفی برای ملتسازی و توسعه منطقهای همراه هستند: اوکراینی که اوکراینیهای شرقی را سرکوب میکند، در اروپا ادغام شده و از تمام تاریخ و نفوذ روسیه پاک شده است.
جنگ به راحتی می تواند اجتناب ناپذیر شود. در سطح داخلی، ساکنان شرق اوکراین که در سال 2014 علیه مشروعیت میدان مورد حمایت غرب اعتراض کردند، توسط مقامات جدید در کیف مورد حمله قرار گرفتند. در سطح منطقه ای، اگر کی یف مسلح ناتو به دونباس حمله کند، روسیه کنار نخواهد رفت. روسیه همچنین گسترش ناتو در اوکراین را به عنوان یک تهدید وجودی میبیند و با آن مخالفت خواهد کرد، مانند این که ایالات متحده نتوانست موشکهای شوروی در کوبا را در سال 1962 بپذیرد. ناتو اکنون اعلام میکند که اینطور است. "با اوکراین ایستاد" اگرچه در واقع ناتو اوکراین را در مسیر نابودی خود قرار داده است.
درگیری داخلی؟
توافقنامه مینسک 2015 که توسط سازمان ملل تصویب شد، جنگ را به عنوان یک درگیری داخلی با تصمیمات داخلی تعریف کرد. این توافق تصریح می کند که کی یف باید به صورت دیپلماتیک با دونباس تعامل کند تا به منطقه خودمختاری بدهد و تنها در این صورت است که رهبران جدا شده کنترل مرزهای بین المللی اوکراین را به کی یف خواهند داد. راه حل فدرالیستی علاوه بر پرداختن به دیدگاه های رقیب ملت سازی، به موضوع ساخت منطقه نیز می پردازد، زیرا قدرت غیرمتمرکز در اوکراین فدرال شده، پیوستن به بلوک غرب یا بلوک تحت رهبری روسیه را غیرممکن می کند.
ادامه مطلب
توافق مینسک می تواند به دلیل عدم توجه به چشم انداز شرکت کنندگان خارجی مورد انتقاد منطقی قرار گیرد. خطوط قرمز مسکو به این معنی است که روسیه در اپوزیسیون مشارکت دارد، اما این بدان معناست که ناتو نیز باید به عنوان یک شرکت کننده به رسمیت شناخته شود. غرب از کودتای 2014 حمایت کرد و از کودتای کیف حمایت کرد "عملیات ضد تروریستی" در برابر اوکراینی های شرقی که مخالف میدان بودند. ناتو همچنین با تحریم روسیه، تسلیح اوکراین و امتناع از اعمال فشار بر کی یف برای انجام تعهداتش بر اساس توافقنامه مینسک، زمینه را برای راه حل نظامی علیه دونباس آماده می کند.
خصومت با توافق مینسک نیز در عدم تمایل طبقه سیاسی و رسانه ای غرب برای اطلاع رسانی به افکار عمومی خود در مورد جزئیات توافق مینسک و امتناع آشکار کی یف از پایبندی به آن مشهود است. درعوض، طبقه سیاسی و رسانه ای غرب به طور غیرصادقانه ای نشان می دهد که روسیه به آن پایبند نیست، حتی اگر روسیه حتی در توافقنامه مینسک ذکر نشده باشد.
درگیری بین اوکراین و روسیه؟
تلاشهای جمعی کیف و ناتو برای بازتعریف جنگ بهعنوان درگیری بین اوکراین و روسیه، تلاشی بدبینانه برای تضعیف توافق مینسک و سلب تمام آزادیهای اوکراینیهای شرقی با تقلیل آنها به عوامل عادی روسیه است، در حالی که به بلوک نظامی اجازه میدهد نام تجاری خود را تغییر دهد. ساده "صاف کردن" اوکراین. این در راستای تبلیغات غربی است که کودتای 2014 را به تصویر می کشد "انقلاب دموکراتیک" و خواست مردم اوکراین، در حالی که مخالفت با کودتا به عنوان روسی مشروعیت زدایی شد "جنگ ترکیبی".
به تصویر کشیدن درگیری دونباس به عنوان درگیری بین اوکراین و روسیه همچنین نشان می دهد که نمایندگی شرق اوکراین می تواند به طرز وحشیانه ای سرکوب شود. ایالات متحده آشکارا از سرکوب رسانههای مخالف و معترضان توسط کییف، زندانی کردن رهبر اصلی مخالفان، قوانین سرکوبگر زبان و سایر تلاشها برای به حاشیه راندن اوکراینیهای شرقی با دیدگاهی کثرتگرایانه از ملتسازی حمایت کرده است. بدتر از همه، ایالات متحده از روایت تاریخی ضد روسی حمایت می کند که از همکاران نازی به عنوان مبارزان آزادی تجلیل می کند. از سال 2013، ایالات متحده هر سال به یک قطعنامه سازمان ملل رای منفی می دهد "مبارزه با ستایش نازیسم" برای دفاع از دیدگاه قومی-ناسیونالیستی مبنی بر اینکه فاشیست های اوکراینی غربی که با هیتلر علیه اتحاد جماهیر شوروی همکاری کردند قهرمان بودند. در نوامبر 2021، ایالات متحده و اوکراین تنها دو کشور در جهان بودند که به این قطعنامه رای منفی دادند.
رویکردی گسترده تر برای حل و فصل جنگ در اوکراین
منطقی است که بگوییم صلح پایدار مستلزم آن است که بازیگران بین المللی مانند روسیه و ناتو به عنوان شرکت کنندگان در بحران اوکراین شناخته شوند. با این حال، تلاش های ناصادقانه برای نشان دادن خود به عنوان یک درگیری فقط بین اوکراین و روسیه صرفاً تلاشی برای افشای توافق مینسک برای پاکسازی اوکراین از نفوذ اوکراین شرقی و پاکسازی اروپا از نفوذ روسیه است. توافق مینسک محدود به بازیگران داخلی است، اگرچه این باید با تکمیل آن با رد غرب پس از جنگ سرد، توافقی قابل قبول دوجانبه در مورد امنیت اروپا که می تواند به نبردها برای منطقه پایان دهد، حل شود.
اظهارات، دیدگاه ها و نظرات بیان شده در این ستون فقط مربوط به نویسنده است و لزوماً بیانگر نظرات RT نیست.
[ad_2]