یک مداخله ستیزه جوی جدید نشان می دهد که بسیاری از شاهین های غربی چقدر از واقعیت فاصله دارند
در حالی که اوکراین بار دیگر در خط مقدم اوج تنش های اخیر بین روسیه و غرب قرار دارد، کارل بیلت، نخست وزیر سابق سوئد، به این بحث پیوسته و مسکو را محکوم کرده و از غرب برای استحکام خواسته است.
برای کسانی که با سیاست شاهین او آشنا هستند، تا کنون بسیار قابل پیش بینی است. اما همچنان ارزش نگاهی دقیق‌تر را دارد، زیرا ادعاهای بیلد منحصر به فرد نیست و نمادی از مجموعه‌ای فرسوده است که در میان هواداران خونسرد محبوبیت فزاینده‌ای پیدا می‌کند. بیلد زمانی یکی از چهره‌های کلیدی در شکل‌دهی سیاست‌های اتحادیه اروپا در شرق اروپا بود، از جمله سیاست‌هایی که به تقابل کنونی با روسیه بر سر اوکراین منجر شد، و همچنین مفسر مکرر و رئیس اتاق فکر با نفوذ بود.
اشتباهات واقعی و به نظر می رسد تعصبات خودخواهانه سیاستمدار سابق بیش از کاستی های خودش است. در عوض، این واقعیت که او به خوبی با آنها کنار می‌آید، به مشکلات سیستماتیک در سیاست و بحث عمومی غرب اشاره می‌کند: نتایج بیلد شاخص مفیدی از کاستی‌ها در تفکر غربی است. درک آنها می تواند به جلوگیری از سردرگمی و آپپلکسی بین شرق و غرب کمک کند.
ادامه مطلبدرگیری بین روسیه و ناتو پس از جنگ سرد فرا رسیده است
آخرین مداخله او، به صورت طولانی، از طریق سرمقاله ای با Project Syndicate و در نسخه ای کوتاه، در توییتر. در هر دو مورد، او توانسته است خیلی چیزها را به طرز شگفت انگیزی به صورت نادرست ترسیم کند.
بیلد در توییتر این ادعا را دارد البته داستان پوتین در سال 2014 اشتباه است. سپس نظر خود را ارائه دهد: «آنچه در کیف اتفاق افتاد این رئیس جمهور بود [Viktor] یانوکوویچ به تازگی از کشور فرار کرده است. او می توانست بماند و به توافقی که امضا کرده بود پایبند بماند. و سپس وقایع به دنبال نامه قانون اساسی و موافقت نامه اوکراین انجام شد.
ظاهراً بیلد به آخرین مرحله درگیری بین دولت یانوکوویچ و معترضان اشاره می کند که بین اواخر نوامبر 2013 تا اواخر فوریه 2014 رخ داد. همانطور که مشخص است، یانوکوویچ فرار کرد. با این حال، بیلد ادعا می کند که می تواند "فقط" باقی ماندن یک اشتباه آشکار است. در واقع، موضع شما در مورد رفتار یانوکوویچ در زمان قدرت (افشای کامل: بیهوده، به نظر من) هر چه باشد، واقعیت این است که او در آن زمان در معرض خطر فیزیکی قرار داشت و فرصت واقع بینانه ای برای رعایت این توافق نداشت. بیلد اشتباه می کند.
این امر ثانویه نیست، زیرا وزیر خارجه سابق سوئد نه تنها وضعیت یانوکوویچ را نادرست معرفی می کند، بلکه تلویحاً اقدامات مخالفان رئیس جمهور سابق را نیز زیبا می کند: در واقع، یک جناح مهم و - همانطور که مشخص شد - معترضان به رهبری مبارزان. راست افراطی، مصالحه ای که با کمک فرانسه، آلمان، لهستان و روسیه حاصل شد را نپذیرفت.
یانوکوویچ ممکن است دلایل دیگری برای فرار داشته باشد. اما واضح است که بیلد به سادگی نقشی را که مخالفان رئیس جمهور در خرابکاری عمدی توافقی ایفا کردند که به اوکراین اجازه می دهد رژیم یانوکوویچ را در یک انتقال مسالمت آمیز سرنگون کند، از دست می دهد. این طرح وجود داشت و همه طرف های درگیر آن را پذیرفتند. او هم توسط یک جناح معترض و هم از یانوکوویچ شکست خورد.
فقط می توان حدس زد که چرا بیلد چیزی را اینقدر واضح و اشتباه دریافت می کند. آیا او هنوز تمایلی به اعتراف به نفوذ کامل و مخرب راست افراطی در اوکراین ندارد؟ آیا او نمی تواند آن را بپذیرد؟ "خود" کشور همچنین به خشونت تغییر رژیم اوکراین و عواقب آن کمک کرد؟
در واقع، ادعای بیلد مبنی بر اینکه قانون اساسی اوکراین در آن زمان بدون نقص رعایت شده است نیز اشتباه است. در واقع، به خوبی شناخته شده است - و در میان کسانی که از تغییر حمایت می کنند - زمانی که توافق به پایان رسید، قانون اساسی قابل احترام نیست. "در نامه". در عوض، پارلمان اوکراین از مجموعه اقدامات بسیار خلاقانه ای برای محروم کردن رسمی یانوکوویچ از سمت خود استفاده می کند، که مشروعیت شدید را فراتر از نقطه شکست گسترش می دهد. در چنین شرایطی، چنین پارگی‌هایی غیرمعمول نیستند و ممکن است در این مرحله جایگزین واقعی باقی نماند. حتی شگفت‌انگیزتر است که بیلد را در انکار واقعیتی بیابیم که می‌توانست آن را توجیه کند، اما نباید صرفاً جعل کند.
ادامه مطلبآیا برای جنگ هسته ای آماده هستید؟
بسیار طولانی‌تر از توییت گمراه‌کننده او، قطعه اخیر بیلد برای Project Syndicate نیز حاوی ایرادات عجیب و آشکاری است. بیایید به سه مثال نگاه کنیم. بدیهی ترین تصور غلط، ادعای او است مبنی بر اینکه مقاله اخیر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه درباره روابط تاریخی روسیه و اوکراین، درخواستی است برای "امپراتوری بزرگ اسلاو".
این مقاله - و به زبان انگلیسی - در دسترس است سایت اینترنتی وزارت خارجه روسیه بخش اعظم آن قابل بحث است. ظاهراً بحث اصلی پوتین این است که اوکراینی‌ها و روس‌ها واقعاً یک نفر هستند (افشای کامل: من مخالفم). اما هیچ تماسی برای چیزی از راه دور مانند a وجود ندارد "امپراتوری اسلاو" نه به طور صریح و نه ضمنی. بیلد اینجا حرف بیهوده می زند. این مهم است زیرا در دنیای امروز ما به اندازه کافی اختلاف نظر واقعی داریم. با سوء تفاهم و ارائه نادرست دیدگاه طرف مقابل، چه از روی اشتباه و چه عمدی، نیازی به اضافه کردن نیست.
بیلد همچنین یک شاه ماهی قرمز قدیمی را سرو کرد و اساساً استدلال کرد که ناتو نمی تواند بدون نقض حاکمیت کشورهای غیر ناتو از گسترش خود جلوگیری کند. استدلال او این است که دومی، حق این کشورها برای دستیابی به عضویت را پیش‌فرض می‌گیرد. مانند بسیاری دیگر، او بسیار گیج است: ناتو در واقع اعضای جدید را تنها با انتخاب خود و با رضایت متفق القول اعضای قدیمی می پذیرد. به عبارت دیگر، این یک باشگاه خود انتخابی است.
این واقعیت به وضوح با این ایده عجیب اما رایج که هر کشور غیرعضو حق پذیرش دارد، که معمولاً به طور مبهم با حق درخواست اشتباه گرفته می شود، در تضاد است، گویی این دو در عمل واقعاً یکسان هستند.
در واقع، آنچه می‌توانیم به‌طور منطقی در مورد حاکمیت و ناتو بگوییم، در واقع موارد زیر است: هر کشور غیرعضو می‌تواند حق حاکمیتی داشته باشد که برای عضویت درخواست کند. اما از آنجایی که اعضای قدیمی با هم حق رد درخواست را دارند، بدیهی است که حق درخواست و حق عضویت دو چیز بسیار متفاوت هستند. در واقع، می‌توان با قانع‌کننده‌تری استدلال کرد که حاکمیت اعضای فعلی ناتو زمانی نقض می‌شود که مفسرانی مانند بیلد از حق نه گفتن به پذیرش‌های جدید، به‌صورت فردی یا اصولی، محروم شوند.
ادامه مطلبروسیه می گوید ناتو برای جنگ آماده می شود
در نهایت بیلد مدعی است که پوتین از گفتگوی بیشتر با رهبران اوکراین منصرف شده است.» این ادعایی است که از آنچه به نظر می رسد فقدان عمدی زمینه است رنج می برد. در واقع روسیه بارها موضع خود را توضیح داده است. این کشور دیگر نمی‌خواهد دو چیز را بپذیرد: اول اینکه رهبران اوکراین به طور سیستماتیک اجرای توافق مینسک 2 و فرمول اشتاین مایر را خراب می‌کنند، مسیر موجود برای صلح که اوکراین در واقع آن را امضا کرده است.
و دوم اینکه رهبران غربی به رهبران اوکراین اجازه داده اند تا از این تاکتیک شفاف فرار کنند. باز هم، بیلت ممکن است با نظر مسکو مخالف باشد. او می تواند از انسداد کیف حمایت کند. اما صرفاً تظاهر به اینکه سیاست مسکو دلیلی جز احساسات شخصی پوتین ندارد، ناصادقانه و بی فایده است. تنها زمانی آب را پنهان می کند که گفتگوی واقعی به وضوح و همچنین توانایی تشخیص آزادی و مسئولیت خود نیاز داشته باشد.
به طور خلاصه، مداخله اخیر بیلد در رابطه با اوکراین، روسیه و غرب تا حد زیادی عوام فریبانه است. بیلد همان چیزی است که از قبل یک سنت بد در میان جنگجویان غیر سرد غربی است: بی دقتی با حقایق و ارائه واضح انتخابی و مغرضانه از کسانی که فقط از دست نمی دهد، به نظر می رسد هدف اصلی او بسیج و کسب امتیاز است. به عبارت دیگر، او همان چیزی است که شوراها الف نامیده اند "جنگنده در جبهه ایدئولوژیک" تنها برای غربی که از یک جانبه بودن خود پس از جنگ سرد راضی است. زمان آن فرا رسیده است که این طرز فکر منسوخ را پشت سر بگذاریم.
اظهارات، دیدگاه ها و نظرات بیان شده در این ستون فقط مربوط به نویسنده است و لزوماً بیانگر نظرات RT نیست.
