به طور فزاینده ای آشکار می شود که آلمانی ها نمی توانند از تاریخ فرار کنند. با کنار گذاشتن توافق ائتلافی تنظیم دقیق برلین و فراخوان برای اتحاد، جانشینان صدراعظم آنگلا مرکل نمی توانند اختلافات خود را پنهان کنند.
اگرچه مشکلات زیادی وجود دارد که می تواند توافق شکننده را تحت فشار قرار دهد، اما این بار فشار از شرق وارد می شود. فشار نظامی- دیپلماتیک اخیر از سوی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای بیرون راندن غرب از رضایت یکجانبه و آغاز گفتگوهای امنیتی جدید، عمدتاً ایالات متحده و ناتو را در کل هدف قرار داده است.
با این حال، تأثیرات آن بر آلمان نیز قابل توجه است: در بحبوحه بحران عرضه گاز، که به تعمیق وابستگی عملی به روسیه و مسائل حل نشده در استراتژی انتقال انرژی آلمان اشاره دارد، فشار مسکو خطوط را در ائتلاف برلین - بهویژه بین اتحادیههای اجتماعی، شکسته است. دموکرات ها به رهبری صدراعظم اولاف شولز و سبزها با وزارت امور خارجه به رهبری آنالنا بوربوک.
درست است که اصولاً - یعنی از نظر لفاظی - همه در دولت آلمان با نوعی استراتژی دو طرفه در قبال مسکو موافق هستند که ترکیبی از شرایط و تحریم ها از یک سو و مذاکره و همکاری از سوی دیگر است. به قول بوربوک، "گفتگو و قاطعیت".
اما در واقعیت، این وجه مشترک آنقدر کوچک و نامشخص است که در مورد سیاست ها و تصمیمات خاص تقریباً بی ربط است. در این سطح، تفاوت در تأکید مهم است: در استحکام با Burbock، در گفتگو با Scholz.
این اختلاف در هفتههای اخیر برجسته شده است: اول، شایعاتی در روزنامههای آلمانی منتشر شد مبنی بر اینکه صدراعظم به دنبال آغاز جدیدی با روسیه است، چیزی شبیه راهاندازی مجدد آلمان. یه راه خاص. این مورد تایید نشده است. اما به نظر می رسد چیزی در داستان وجود دارد. حداقل، برای شولز قابل قبول است که بخواهد سیاست خارجی آلمان را به «شفساچ» تبدیل کند، منطقه ای که توسط صدراعظم شکل گرفته و کنترل می شود و وزیر امور خارجه تنها نقش مشاوره ای و اجرایی دارد. اگر چنین است، او دارای سوابق و قانون اساسی کشورش است: اصل "Richtlinienkompetenz" - قدرت تعیین مسیرهای کلیدی - به این معنی است که صدراعظم می تواند ادعای برتری بر هر حوزه سیاستی داشته باشد. اما اینکه او تا چه اندازه می تواند این ادعا را مطرح کند، بحث دیگری است.
در عین حال، سفر کوتاه بوربوک به واشنگتن تاکید او را بر قاطعیت در قبال - و در واقع رویارویی - با روسیه نشان داد. از دیدگاه شولتز نگرانکنندهتر، این نشانه این واقعیت است که در موضوع خط لوله گازی بحثبرانگیز نورد استریم 2، سبزهای آلمانی به شدت «آتلانتیک» رو در رو با تشکیلات آمریکایی ملاقات میکنند، اما نه چندان. با صدراعظم آلمان در حالی که شولز خط لوله را به عنوان یک پروژه تجاری می دانست، باربوک اهمیت ژئوپلیتیکی آن را آشکارا بیان کرد.
در همین حال، یکی از مقامات واشنگتن که نامش فاش نشده است، از طریق روزنامه لیبرال-محافظهکار آلمانی فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ، انتقادات شدیدی را از صدر اعظم به عنوان نرمش نسبت به روسیه منتشر کرده است. شولز یک نوع مغز از شمال یخی آلمان است، اما او هنوز هم باید کمی خجالت بکشد که ببیند چگونه آمریکایی های ناشناس از مناسبت سفر وزیر خارجه او برای سرزنش او در مقابل مردم آلمان استفاده می کنند.
هیچکدام از اینها هیجانانگیز نیست: ائتلافهای آلمانی را میتوان از هم پاشید، و دیپلماسی آمریکا در یک روز خوب ثابت است. با این حال، دو چیز ارزش بررسی دقیق تر را دارد. اولاً، مشکلات ائتلاف سیاست خارجی برلین به سرعت آشکار شد و اقدامات مسکو در ماه گذشته تسریع شد. بنابراین، هر اتفاق دیگری رخ دهد، آزمایش مسکو قبلاً یک چیز را نشان داده است: روحیه سپاه و نظم و انضباط در میان حاکمان جدید آلمان کافی نیست. در اولین فشار خارجی متوسط، پارگیهای فرضی به طور غیرحرفهای آشکار شدند. این به ویژه شرم آور است، زیرا ائتلاف جدید با ادعاهای جسورانه شروع کرده است که بهتر عمل خواهد کرد.
دوم، بعد تاریخی عمیق تری وجود دارد. با در نظر گرفتن یک چشم انداز طولانی تر، این نقطه بخشی از یک فرآیند کالیبراسیون مجدد اجتناب ناپذیر، هرچند غیرقابل پیش بینی است. از همین رو:
بین (آخرین) اولین اتحاد مجدد آلمان در سال 1871 و شکست کامل این کشور در سال 1945، روابط بین آلمان و روسیه، خوب یا بد، برای صلح و جنگ اروپایی و جهانی بسیار مهم بود. سپس، در نیم قرن کوتاه جنگ سرد، این منطق تابع رقابت واشنگتن و مسکو شد.
متعاقباً، در یک سوم پایانی قرن، چهار چیز کلیدی تغییر کرده است و یکی تغییر نکرده است: اول، به ابتکار مسکو و با رضایت روشنگرانه (هر چند خودخواهانه) واشنگتن، جنگ سرد با مصالحه ای به پایان رسید که به شدت مورد علاقه غرب بود. دوم، در این زمینه، آلمان غربی آلمان شرقی سابق را به اتحادیه دیگری جذب کرد و تحت هژمونی آمریکا باقی ماند.
سوم، اتحاد جماهیر شوروی که قادر به فرار از بحران حاد ناشی از اصلاحات خیرخواهانه اما گیج کننده از بالا نبود، از هم پاشید و روسیه فزاینده ای پافشاری و قدرتمند - یعنی از نظر تاریخی عادی - از ویرانه هایش بیرون آمد. چهارم، ناشی از چندقطبی فزاینده و ناتوانی در انجام اصلاحات اساسی از بالا یا پایین، ایالات متحده وارد دوره افول می شود. می تواند گذرا یا پایانی باشد. مطمئناً برعکس نیست. شاید روزی آمریکا برگردد، اما آن روز هنوز نیامده است. در نهایت، یک چیز که تغییر نکرده است: چین همچنان در حال رشد است.
در این دنیای پس از جنگ سرد، آلمان هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است. نیازی به نوستالژی بی مورد برای درک این موضوع نیست که، از آنجایی که از نظر تاریخی - کاملاً تحت اللفظی - برعکس بوده است، یک بخش کلیدی در یافتن جایگاه خود، بازتعریف روابط خود با روسیه است، کشور دیگری که همچنین - دوباره به معنای واقعی کلمه - بازگشته است. . اگرچه بسیاری از ناظران غربی به سیاستمداران، رویدادها و بحرانهای خاص وسواس دارند، این تغییر تکتونیکی هنوز نیاز به کار دارد.
مشکل در برلین این است که به نظر می رسد هیچ کس نمی خواهد این کار را انجام دهد. در اصل، برخی، مانند بوربوک و سبزها، به فراخوان بسیاری از «ارزشهای» بهکاررفته انتخابی و دو انتظار نادرست پایبند هستند: اینکه روسیه باید تغییر کند تا بیشتر شبیه «ما» شود، و اینکه آمریکا در نهایت ایستادگی خواهد کرد. دیگران، مانند شولز و SDP، صراحتاً سیاست بازنگری شده همکاری با روسیه را پیشنهاد میکنند، که گاهی اوقات با وعدههای شکنندهای برای شبیهتر کردن روسیه به ما همراه است.
در حالی که طرفداران «ارزشمندها» - بیایید آنها را بربوکت بنامیم - می توانند از لفاظی های اخلاقی خود لذت ببرند، نمایندگان Ostpolitik دوباره - یا Scholzians - می توانند به سازنده بودن خسته کننده تری افتخار کنند. با این حال، هر دو اردوگاه چشماندازی ندارند: سولسیانسها هیچ هدف معتبری جز حفظ صلح عملی و در حالت ایدهآل، پیروزی نیز ندارند. اگرچه این امر به راحتی بر توهمات مخاطره آمیز باربوکیان غلبه می کند، این عمل گرایی به شدت از این واقعیت آسیب می بیند که نتایج آن تا زمانی که دوام داشته باشد بدیهی تلقی می شود. با این حال بهترین چیزی که می توان در مورد باربوکی ها گفت این است که آنها نیت خوبی دارند و نیازهای عمومی برای کمی خودگردانی جمعی را برآورده می کنند.
آنچه گم شده است، بازاندیشی واقعی برای غلبه بر این جایگزین اشتباه و خسته است. نتایج چنین بازاندیشی البته غیرقابل پیش بینی است. در واقع، مطمئن نیست که هرگز اتفاق بیفتد. اما اگر این کار را انجام دهد، در نهایت باید حداقل سه واقعیت را در نظر بگیرد: اول، وابستگی غیرعادی آلمان (و اروپا) به ایالات متحده در گذشته منطقی بوده است، اما آن را متوقف کرده است. همکاری مثمر ثمر اکنون به معنای ایجاد خودمختاری واقعی اروپاست. دوم، روسیه دوباره یک نیروی مهم است. در حالی که این یک واقعیت باقی می ماند، تنها راه معقول برای امنیت پایدار در اوراسیا شامل یک سیاست آرام دادن و گرفتن است، نه فشار تا زمانی که تسلیم شوید یا شرط بندی های طولانی برای تغییر رژیم انجام دهید. در نهایت، سیاست امنیتی باید از نظر ایدئولوژیک به شدت ناشناس شود. این نکته ای است که شولز خردگرا حداقل قبلاً آن را تشخیص داده است و نیاز به همکاری جهانی را تشخیص داده است. از جمله دولت هایی که کاملاً متفاوت از دولت ما هستند». جنگ سرد، دنیایی که عمدتاً دوقطبی است، به سختی میتوانست بر سر اینکه چه کسی «ارزشهای» بهتری دارد، بجنگد. دنیای چندقطبی در حال ظهور - شلوغ، داغ و پر استرس - بعید است که با چانه زنی و بقای مشترک کنار بیاید.
اظهارات، دیدگاه ها و نظرات بیان شده در این ستون فقط مربوط به نویسنده است و لزوماً بیانگر نظرات RT نیست.
[ad_2]
مقالات مشابه
- 8 روش برای داشتن (الف) اضافی جذاب کننده اسباب بازی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- Easy Chicken Fajitas
- لباس کیلویی بچه گانه
- روسیه تردید دارد که ایالات متحده با توافق ناتو - RT روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سابق موافقت کند
- شش قدم آسان برای فروش بیشتر اسباب بازی
- سوئیچینگ از Verizon به Firsnet..است Firstnet به عنوان قابل اعتماد ؟
- روسیه فاش می کند که پوتین از بایدن چه خواسته است - RT روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سابق